|
|
|
|
|
اتوبوسهاي شهر ما چند روز پيش كه داشتم به سمت ايستگاه اتوبوس ميرفتم به ذهنم رسيد كه يه پست درباره اتوبوسهايي كه تا حالا تو شهرمون به خودمون ديديم بزنم. عكس هم ممكنه كه بعدها اضافه بشه يا شايدم نشه!! كودك كه بوديم: اتوبوسها دو طبقه بود و گاها قرمز و عشق اونو داشتيم كه بريم طبقه بالاش و درست جلوي اتوبوسه بشينيم. البته از پله هاي مارپيچ جمع و جورش و بالا پايين كردنشون هم خوشمون ميومد. حس ميكردم ديواره راه پله ش از ابره! مدرسه كه رفتيم: اتوبوسهاي دو طبقه جمع شدند و جايشان را به اتوبوسهاي گازوئيلي كه بعد ها به اتوبوس يك بليطي معروف شدند دادند. خيلي صندليهاش ناراحت بود و تازه اگه كسي جا نداشت مادرمون مجبورمون ميكرد با اون هيكل 30-40 كيلويي رو پاش بشينيم و زيرمون ناجورتر بشه! راهنمايي كه رفتيم: اتوبوسهايي اومدن كه با سيم و كابلهاي برقي كه از بالا بهش وصل بودن حركت ميكردن و مسير خطي مشخصي داشتن. هميشه ميترسيدم برقش اتصالي كنه و اون تو باشيم و مارو بگيره!! و از طرفي هم خوشحال و اميدوار بوديم كه قدم بعدي ورود تراموا و اتوبوسهاي ريلي به شهر باشه كه خيلي تو فيلم خارجيا ميديديم و خوشمون ميومد. دبيرستان كه رفتيم و كمي پس از اون: از تراموا خبري نشد و اتوبوسهاي برقي كم كم به قهقرا رفتند. به جاش اتوبوسهاي دو بليطي اومدن كه صندليهاي ابري داشتند و نسبت به اتوبوسهاي يه بليطي واقعا عالي بودن. ظاهري مناسب با موتوري تنظيم شده و بدون دود و تقريبا بدون سر و صدا. بليطها تاريخدار شدن. جمع كردن بليطها توسط يك مسافر و دادنش به راننده كم كم اپيدمي شد. هر چند كه اون اوايل راننده ها نديد بديد بازي درميوردن و گاها دونه دونه ميومدن و اسم رو بليطا رو با مسافراشون يا تعدادشون چك ميكردن!!! اتوبوسهاي يك بليطي رو به جمع شدن رفتند تا جاشونو به نوه هاشون بدن! يادمه يه بار سوار يه يه بليطي شديم اونم رديف 6 تاييا كه جلو در بود و موقع پياده شدن اگه اتوبوس تكوني ميخورد پرت ميشدي رو پله ها. عمرا هم بخش زنونه بيشتر از 3-4 رديف صندلي بيشتر و مردون از 9-10 رديف صندلي كمتر داشت![عصباني] يه خانوم پير سوار شده بود و راننده اومد بليطارو جمع كنه. بيچاره يك بليط 2 ريالي!!!!؟!!!؟!!! در آورد داد به راننده و راننده هم براي يكم قاطي كرد كه اين چيه خانوم از عهد بوق اومدي و اينا. مامان بليطشو داد. و براش توضيح داديم كه بليطا شدن 100 ريالي (يادش بخير...آي روزگار!) و براي اين اتوبوس زردا بايد 2 تا بدي. خانومه هم گفت واي چقدر گرونيه!!! از اين دوران بود كه اين قضيه شروع شد كه يه بچه ي 2-3 ساله ميتونست بشينه رو صندلي و يه آدم 18 سال به بالا بايد سرپا ميموند. و اگه اعتراضي ميكردي مامانش ميگفت پول بليطشو دادم!..... مامان ما هم از اون بليط نامرئي مفتا واسمون ميخريد اما نميدونم چرا نميذاشت استفاده كنيم. انگار اونموقع بليط احترام خرش برو تر بود. حتي ديده شده كه يه بچه زير 7 سال مياد نق ميزنه كه آي من ميخوام بشينم رو صندلي و يا خودش ميره گير ميده به كسي كه رو صندلي مورد علاقه ش نشسته و اونقدر زير گوشش نق ميزنه كه طرف خودش خسته بشه و قيد جاشو بزنه يا تا نق بچه هه در مياد ننه ي دهاتي قلدرش ميتوپه به كسي كه به نظرش مظلومتر يا آدمتر مياد و ميگه خانوم مگه نميبيني بچه م خسته س خب پاشو ديگه! و واي به حال وقتي كه اينا با هم ميكس بشن! [عصباني] دانشگاه كه رفتيم: اتوبوسها پولي شدند و هر چند ماه يك بار هم گرون ميشن. قرار بود بخش خصوصي رفاه رو بيشتر كنه. ميتونيد از هر 200-300 باري كه سوار ميشيد يكي رو پيدا كنيد كه كولرشو سر خط روشن كرده باشه تا يكي دو ايستگاه بعد. اينم رفاه. ديگه چي ميخواين؟!! تازه گاهي ميتونين سوار اتووسهايي بشين كه معمولا تو ترمينالها كار ميكردن و روكش صندلياي باريكشونم مخمليه! البته بايد قبل از سوار شدن به اين اتوبوسها حتما گن بپوشيد!!! در آينده چه خواهد شد و چه چيزها خواهند اومد و ديگه قراره چيا ببينيم تو اين خراب شده! فقط خدا داند. بقول يك راننده آژانس: ديگه ترافيك شده تفريح مردم. ميان 2-3 ساعت ميمونن تو ترافيك هر روزه. راديو هم يكم مشتري پيدا ميكنه البته. كاش ميشد عكس بذارم كه ساعت 2.5 نصف شب هم ما 3-2 ساعت داشتيم كيف ميكرديم خونوادگي! اينطوريه كه كانون خانواده گرمتر ميشه ها!!! فقط واسه تفريح يادتون باشه حتما صبحا يا از شرق به غرب بريد يا از جنوب به شمال، اگه خدايي نكرده بر خلاف اين عمل كنين حظتون ناقص ميشه چون ترافيك اين مسيرها از ساعت 3.5 صبح الي 2.5 عصر و مسير مخالف اون از 3 الي 9 شب ودر كليه مسيرها از 9 الي 3 صبح روز بعد توش حركت مشاهده شده!!!! پ.ن: اول متوسطه كه بودم يه دوست مايه دار داشتم كه ميگفت فقط يه بار تو عمرش سوار اتوبوس شده اونم يه بار تو مشهد و اونم از اون گازوئيلياي يه بليطي و ديگه هم از اتوبوس خوشش نيومده. و يكي از پسرخاله هام (بچه گربه) تو كودكي علاقه ي وافري به اتوبوس سوار شدن به عنوان گنده ترين ماشين شهر داشت+دوست همون دورانش نيكي!!! |
||
|
+
شيرجه زده شده در شنبه ۱ مهر ۱۳۹۱ساعت 0:47 توسط .Dolfin.
|
|
||