|
|
|
|
|
این روزا پنجمین خورشید تو بورسه. عجب فیلمیم شده. منم تو ذهنم بود یه چیزی تو این مایه ها بنویسم اما نه اینطوریشو. چه باحاله! من قبلا به خودم میگفتم کاش میشد تو زمان به عقب بریم اینجوری پولهامو به زمان فعلی برمیداشتم و میرفتم 20-30 سال پیش کل تهرانو میخریدم! حیف که فقط تو قصه ها از این اتفاقای خوب خوب میفته. فکر کنم آخرش محسنه با زمان میاد جلو و میره سراغ هما و زیر بال و پرشو میگیره. چه همایونه خلاف شده بود! من گفتم محسن کاترش به جایی میرسه که بره گردنبندو بده همایون براش پس بگیره ولی چیزه که یحتمله اینه که یه دفعه هم با همایون میان به سال 88!
آخرم باید کل خورشیدا رو تست بزنن! کاش منم یکی داشتم. ولی سال ۱۴۱۰ رو چطوری میخوان دیگه نشون بدن؟.....آدم خوبه تو زمان خودش حرکت کنه و تو گذشته سرمایه گذاری!
پ.ن: نمیدونم چرا جدیدا هر دختر بچه ای که دنیا میاد اسمشو میذارن عسل!....... از این اسمه خوشم نمیاد. تازه دوستم اسم خواهرش عسله و میگه من تحمل ندارم دو روزم عسل بخورم! حالا من خوردنشو دوست دارم ولی آدمشو نه. یه همکلاسی داشتم دوره دبستان اسمش عسل بود، انقدر بد اخلاق بود که معلممون بهش میگفت باید اسم تورو به جای عسل میذاشتن «تُرُش»!!!
|
||
|
+
شيرجه زده شده در سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۸ساعت 3:59 توسط .Dolfin.
|
|
||